2024-03-28T14:32:40Z
https://upk.guilan.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=613
دانش شهرسازی
دانش شهرسازی
1398
3
2
فضا را چگونه بخوانیم؟ از خوانش پدیدارشناسانه تا خوانش انتقادی فضا
هاشم
داداش پور
احمد
یزدانیان
خوانشِ فضا به چه معناست؟ این واژه چه جایگاهی در نظامِ شهرسازیِ جامعه ایران دارد؟ مفاهیمی چون خوانش و خوانایی، چگونه با چیزی به نام نیروهای برسازندهی فضا درگیر میشوند؟ گفتمان انتقادی فضا، چگونه فضا را خوانش می کند؟ نوشتار پیش رو تلاش میکند به سؤالاتی از این قبیل پاسخ دهد. در همین راستا نوشتار به چهار بخش تقسیمشده است. در بخش اول، نگاه نظری و مسأله ی نوشتار مطرح میشود؛ اینکه فضا در اینجا از کدام پنجره و با چه گفتمانی خوانش میشود. در بخش دوم از این صحبت میشود که چگونه چیزی به نام خوانایی در قلمروی دانش -در نظام دانشگاهی ایران- از خلال تعاریف، بمثابهی یک ابزارِ سنجش و فهمِ جهان-فضا تولید میشود. در بخش سوم این مساله مطرح می شود که چگونه خوانشِ پدیدارشناسانه به کلیدواژهی فهم فضا تبدیلشده و در قلمروی حرفهای و مدیریتی بهواسطه خوانا یا ناخوانا خواندنِ بازنماییهای فضا، وضعِ موجود را بازتولید میکند. در همین راستا گریزی به روش و نگاهِ کوین لینچ زده میشود و به این خاطر که نامِ او با خوانشِ فضا در متون شهرسازی ایران گرهخورده است، مورد نقد قرار میگیرد. در این بخش همچنین با نگاه پدیدارشناسانه به خوانشِ نا- فضاها در شهر تهران پرداخته می شود. در بخش چهارم که در واقع همان نگاهِ نوشتار است، پژوهش حاضر می کوشد با صورتبندی خوانشِ انتقادی از فضا بمثابه یک بدیل، آن نظم و نظامِ مفهومیای که همواره در قلمروی دانش و مدیریت شهری تولید و بازتولید میشود، نفی کند.
فضا
خوانشِ انتقادی
پدیدارشناسی
نظام دانش
قلمرو مدیریتی
2019
08
23
1
14
https://upk.guilan.ac.ir/article_3628_6f1ad2531febbc202264262ac825e51b.pdf
دانش شهرسازی
دانش شهرسازی
1398
3
2
بازاندیشی در نسبت طراحی شهری و برنامهریزی: بازگشت به ریشه ها
بهزاد
ملک پور اصل
تفاوتگذاری و تمایز فزایندهیِ مابین برنامهریزی و طراحی شهری چگونه شکل گرفته و سپس بسط یافته است؟ مقاله با تمرکز بر این پرسش، به مناسبت و تا جایی که منطق بحث اقتضا میکند، مقدمات این تمایز را از منظر نئولیبرالیسم، رقابتپذیریِ جهانی و الگووارهیِ نوشهرگرایی به مثابهیِ چارچوبهای نوینِ تفکر و آگاهی در عرصهیِ مطالعات شهری توضیح خواهد داد. رویارویی برنامهریزی و طراحی شهری از این منظرْ نیازمندِ توضیحی است که در این پژوهش از مجرای اشاره و مناقشهای در ماهیّتِ طراحی شهری و کشمکش بنیادین مابینِ «علم» و «طراحی» تشریح خواهد شد. مقاله به لحاظ روششناسی دارای ماهیت تبیینی ـ اکتشافی است و کشف روابط علّیِ موضوعِ پژوهش یعنی بررسی چرایی شکلگیریِ تمایل فزاینده به تفاوتگذاری مابین طراحی شهری و برنامهریزی برای سنجشگری آن، چارچوب اساسی مقاله را تشکیل میدهد. دریافت و توضیح روند «استقلال طراحی شهری» و مطرح شدن انگاشتهایی همچون حکمروایی به جای تجویز برنامهریزانه و تالیهای آن، زمینه را برای این ادعا فراهم میکند که طراحی شهری میبایستی به ریشهها و خاستگاه خود به مثابهیِ زیرمجموعهیِ کاربست برنامهریزی بازگردد. در شرایطی که میبایست نظام آموزشی شالودهای نو در عرصهیِ مطالعات شهری بر مبنای ارزشهای برنامهریزی همچون عدالت اجتماعی و منافع همگانی برای درک ماهیت مشکلات شهری در دوران جدید فراهم میکرد، ایدهئولوژیهای جزماندیشی همچون نوشهرگرایی بهواسطهیِ چرخش به سمتِ طراحی شهری، جانشین ارزشهای برنامهریزی شده و راه برای تبیین دقیق مشکلات یاد شده دشوار و در برخی موارد مسدود کرده است. فراخوان بازگشت به برنامهریزی و احیای جایگاهِ واقعیِ طراحی شهری، راهکار ارائه شده در این مقاله است؛ بهطوریکه همراه مضامینی همچون سرزندگی و حس مکان، مفاهیم عمیقتر در حوزهیِ عدالت محیطی، اجتماعی، انصاف اجتماعی ـ اقتصادی و قومی در ارتباط با تفاوتها، تنوعها و پایداریِ بومشناختی نیز مورد توجه طراحی شهری قرار گیرد.
طراحی شهری
ارزش هایِ برنامه ریزی
نئولیبرالیسم
نوشهرگرایی
2019
08
23
15
31
https://upk.guilan.ac.ir/article_3631_e07a479735ac7e5f20d2af8992bdaab5.pdf
دانش شهرسازی
دانش شهرسازی
1398
3
2
شهر اسلامی: تخیل یا واقعیت
مرضیه
پورمحمدی
سیدحسین
بحرینی
زهره
داود پور
شهر اسلامی واژه ای است که شرق شناسان ، عمدتا فرانسوی، با مطالعه کالبدی شهرهای شمال افریقا، جعل کرده اند و پاره ای از ویژگی ها را درباره ی شهرهایی که با آن برخورد داشتند بیان نمودند و به شهر اسلامی نسبت دادند در صورتی که این ویژگی ها برخی به اقلیم و برخی به در هم آمیختگی فرهنگ و آداب و رسوم سرزمینی با فرهنگ اسلامی باز می گردد که هیچ کدام ربطی مستقیم با آموزه های تکوینی و تشریعی جهان بینی اسلامی ندارد. برای بررسی مفهوم شهر در دین اسلام باید به مهمترین کتاب آن یعنی قرآن کریم و همچنین سنت پرداخته شود تا شاید بتوان ویژگی های تکوینی و تشریعی شهر اسلامی را دریافت. در این مقاله برای کاوش در مفهوم شهر از روش پدیدارشناسی و تأویل متن استفاده شد و چهار مفهوم(بلد، قریه، مدینه و مصر) ازکتاب مبین برای شهر استخراج گردید که ویژگی های این مفهوم توسط تفاسیر علمای مطرح دین و بررسی روایات مربوطه توسط آنها روشن و تکمیل شد و این ویژگی ها با نظریات شرق شناسان درباره ی شهر اسلامی و با نظریات جدید شهرسازی در جهان و همچنین با ویژگی های شهر معاصر(اسلامی) مقایسه و تطبیق گردید. بررسی های انجام شده نشان می دهد که در شریعت اسلامی برای نحوه ی زیست انسانها و سبک زندگی آنها دستورالعمل های مشخص وجود دارد که تعیین کننده ی شرایط زیست آنها در شهر می شوند و در نهایت شهر تحت تاثیر این شیو ه ی زیست و سبک زندگی شکل می گیرد و کالبد آن را در کنار عوامل دیگر(فرهنگی، جغرافیایی و ...) می سازد.آنچه امروزه شهر اسلامی نامیده می شود، بسیار دور از آموزه های یاد شده است و نمی تواند شهر اسلامی باشد. شهری اسلامی است که هم ظاهر آن و هم باطن آن اسلامی باشد.
شهر
اسلام
شرق شناسی
نظریه های جدید شهرسازی
آرمان شهر
2019
08
23
33
47
https://upk.guilan.ac.ir/article_3632_2400d93a626d37ca3e4983c44f6bd7c0.pdf
دانش شهرسازی
دانش شهرسازی
1398
3
2
تحلیلی بر جایگاه سرمایه های اجتماعی در بازآفرینی بافت فرسوده تاریخی محله امامزاده یحیی با بکارگیری معادلات ساختاری
مارال
احمدی
علیرضا
عندلیب
حمید
ماجدی
زهرا السادات
سعیده زرآبادی
یکی از مشکلات اساسی در فرایند بازآفرینی بافتهای فرسوده شهرهای امروز، عدم توجه به اعمال مفهوم سرمایه اجتماعی بعنوان یکی از پتانسیلهای محله است.اهمیت سرمایة اجتماعی در فرآیند بازآفرینی از آن جهت محسوس است که مداخله در بافتهای فرسوده در بیشتر موارد در ظرف مکانی محله انجام میشود، اما این عنصر معمولا مغفول باقی میماند.هدف این پژوهش تدوین چارچوبی است که علاوه بر معرفی شاخص های سرمایه اجتماعی دخیل در بازآفرینی بافتهای فرسوده و سنجه های مرتبط، آنها را در موقعیت بومی ایران و محله تاریخی امامزاده یحیی مورد سنجش قرار دهد.روش تحقیق مقاله حاضر، روش کمی و با استفاده از راهبردهای استدلال منطقی، تطبیقی و همبستگی است. نوع پژوهش از لحاظ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی (پیمایشی) است و از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل برای تحلیل اطلاعات استفاده شده است.پس از تکمیل مطالعات نظری با استفاده از مشاهده مستقیم و مصاحبه، کارائی سنجهها در محله امامزاده یحیی به کمک سوالات پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است.یافته های تحقیق حاکی از آن است که شاخصهای اعتماد و هنجارها و ارزشهای اجتماعی به عنوان متغیرهای وابسته مشارکت،در بازآفرینی این محله موثر و انسجام اجتماعی بلاتاثیر بوده و سرمایه اجتماعی در محله امامزاده یحیی با شدت تاثیر0.93بر بازآفرینی موثر است.در انتها پیشنهاداتی در جهت ارتقاء تحقق اهداف بازآفرینی بوسیله سرمایه اجتماعی بیان شده است.
بازآفرینی
سرمایه اجتماعی
مشارکت
اعتماد
انسجام اجتماعی
2019
08
23
49
63
https://upk.guilan.ac.ir/article_3633_81207555858f5914730464d36d9e5bdc.pdf
دانش شهرسازی
دانش شهرسازی
1398
3
2
بازتعریف ضوابط شهرسازی استقرار بنا با رویکرد حفاظت از بافت های تاریخی شهرها (نمونه موردی شهر لاهیجان)
مجتبی
پوراحمدی
بر خلاف ضابطه فعلی نحوه استقرار ساختمانی مورد استفاده در شهرهای حاشیه جنوبی دریای خزر که به صورت درصدی از عمق زمین (معمولاً 60 درصد) به صورت برساز یا عقبساز تعریف میشود و در اصل بر الگوهای گونهشناختی-ریختشناختی رایج در شهرسازی غربی مبتنی است، پژوهش حاضر به دنبال آن است که بهکارگیری الگوهای متناظر بومی را به عنوان مبنای تدوین ضوابط جدید پیشنهاد نماید؛ چرا که بررسی عملکرد ضابطه فعلی حاکی از ناکارآمدی آن در ایجاد پیوستگی بین ساخت و سازهای جدید و قدیم در بافتهای تاریخی مورد نظر میباشد. در پژوهش حاضر بر مبنای مرور تجربیات جهانی مرتبط تلاش میشود تا نخست ویژگیهای یک رویکرد اصولی نسبت به موضوع شناسایی گردد که در این زمینه رویکرد تدوین ضوابط بر اساس مطالعات گونه-ریخت شناسی مورد نظر قرار میگیرد. به دنبال آن جهت رسیدن به نتایج دقیق و کاربردی در این زمینه لاهیجان، یکی از شهرهای کهن حاشیه جنوبی دریای خزر، به عنوان نمونه موردی بررسی میشود و بر اساس بررسی عکس های هوایی موجود، برای این شهر جدول اولویت بندی الگوهای بومی نحوه استقرار ساختمانی در پلاکهای شهری تدوین میگردد. این جدول شامل معرفی و اولویتبندی 20 الگوی بومی استقرار ساختمانی است که در دو دسته کلی الگوهای دور-ساز و وسط-ساز (یا کوشکی) طبقهبندی میشوند. پژوهش حاضر را میتوان یک گام اولیه مهم و ضروری در تدوین ضوابط مبتنی بر بوم و به دنبال آن حفاظت از بافتهای تاریخی شهرهای حاشیه جنوبی دریای خزر محسوب نمود.
ضابطه نحوه استقرار ساختمانی
ضابطه سطح اشغال ساختمانی
نظام کنترل ساختمانی
شهرهای حاشیه جنوبی دریای خزر
لاهیجان
حفاظت از بافت های تاریخی
2019
08
23
65
82
https://upk.guilan.ac.ir/article_3634_2c45df0ddf41306d6c479d6173bf9e57.pdf
دانش شهرسازی
دانش شهرسازی
1398
3
2
تحلیل فضایی – کالبدی نواحی شهری بر اساس شاخص های رشد هوشمند شهری نمونه موردی: شهر یاسوج
ابراهیم
عبدالی
حسین
کلانتری خلیل آباد
یعقوب
پیوسته گر
افزایش جمعیت در سال های اخیر و به دنبال آن پدیده اسپرال شهری ، موجب گردیده تا توسعه شهری و الگوهای مناسب در جهت رشد و توسعه فضایی - کالبدی شهر ، اهمیت ویژه ای یافته است . در این زمینه جهت ساماندهی و انتظام فضایی - کالبدی سطوح پراکنده شهری ، از نظریات و الگوههای نوین برنامه ریزی شهری از جمله ، مدل رشد هوشمند شهری استفاده می کند .در حقیقت راهبرد رشد هوشمند ، سعی در شکل دهی مجدد شهر ها و هدایت آن ها به سوی اجتماع توانمند با دسترسی به محیط زیست مطلوب ، سیستم حمل و نقل یکپارچه شهری ، تراکم و فشردگی شهرها و اختلاط کاربری ها را دارد . پژوهش حاضر با هدف فراهم کردن اطلاعات تحلیلی در زمینه ارزیابی نواحی به لحاظ میزان تناسب با شاخص های رشد هوشمند ، توجه ویژه به نواحی با اولویت پایین ، ترویج بلند مرتبه سازی و استفاده از اراضی بایر و ترویج کاربری های مختلط شهری در راستای تحقق اهداف توسعه پایدار ، و با روش توصیفی – تحلیلی و همبستگی ، گام های مهمی در دستیابی به رشد هوشمند شهری برداشت . نمونه مورد مطالعه نواحی چهارگانه شهر یاسوج می باشد . اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی ، پرسشنامه و میدانی گرد آوری شده است. نتایج حاصل از تحلیل نشان می دهد از بین شاخص های چهارگانه ، شاخص های کاربری اراضی و ( دسترسی و زیست محیطی ) بیشترین سطح معناداری در تبیین و پیش بینی رشد هوشمند شهری را دارد . یعنی در نواحی که کاربری اراضی ( اختلاط کاربری ) متنوع تر و با دسترسی مناسب وجود دارد ، به الگوی رشد هوشمند نزدیک تر است در این خصوص جهت توسعه آتی شهر ، ضروری است که توجه ویژهای به نواحی با رتبه پایین شود .
رشد هوشمند شهری
نواحی شهری
یاسوج
رشد اسپرال شهری
2019
08
23
83
97
https://upk.guilan.ac.ir/article_3635_239e2de31f9f397008c049b7fd705472.pdf
دانش شهرسازی
دانش شهرسازی
1398
3
2
بهسازی منظر حاشیه بزرگراه های درون شهری (موردپژوهی: بلوار چمران شیراز)
مهسا
برازجانی
محسن
خراسانی زاده
سعید
نوروزیان ملکی
بزرگراهها از زیرساختهای خطی هستند که ساختار، عملکردها و منابع محیطی یک قلمرو را تغییر میدهند، در حالی که عنصر مهمی را در منظر روزانه مخاطبان تشکیل میدهند. امروزه افزایش سفرهای درون شهری، بدون تلفیق یا همجواری مسالمتآمیز با عناصر محیط طبیعی، فشارهای حاصل از زندگی شهری را تشدید کرده است. از آنجا که مخاطب، منظر و مسیر مجاور بزرگراه را نظارهگر است، بایستی در کنار جنبههای زیباییشناختی، مؤلفههای ایمنی و امنیت هم در نظر گرفته شود. در این پژوهش، بهسازی منظر حاشیه بزرگراه چمران شیراز مورد توجه قرار گرفته است تا پس از شناخت معضلات، به ارائه راهکارهایی برای ایجاد مسیرهای ممتد پیادهروی که دارای جنبه تفریحی و تفرجی و منطبق با باغهای موجود در سایت و متناسب با فرهنگ منطقه باشد، پرداخته شود. توجه به محور سبز حرکتی پیاده، ایمنی، خوانایی، پیوستگی، ساماندهی فضاهای فراغتی- فرهنگی همپیوند با فضاهای سبز و باز و ارتقای آسایش اقلیمی و بهرهمندی بصری کاربران با در نظر گرفتن ویژگیها و ادراکات انسان موردتأکید قرار گرفته است. در این راستا، ابتدا مؤلفههای مؤثر در بهسازی منظر، از منابع متعدد استخراج و دستهبندی شده است و سپس به کمک روش دلفی و انجام مصاحبههای نیمهساختار یافته با متخصصان، میزان تأثیر عوامل استخراجشده، ارزیابی و اولویتبندی شد. سپس در راستای سنجش وضع موجود و اولویتبندی ترجیحات استفادهکنندگان، شهروندان شیراز به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده و در قالب پرسشنامه بسته مورد نظرسنجی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل دادهها به وسیله نرمافزار SPSS انجام شده است. یافتهها نشان داد تنوع در پوشش گیاهی اطراف مسیر پیاده، در نظرگرفتن فعالیتهای مشارکتی (میانگین = 88/3)، در نظر گرفتن خوانایی راه، تنوع در نورپردازی و ایجاد سکانسهای متوالی و منقطع (میانگین = 61/3) از اولویتهای استفادهکنندگان منظر اطراف بزرگراه بوده است.
منظر روزانه
بهسازی منظر
بلوار چمران شیراز
ایمنی
ادراکات بصری
2019
08
23
99
114
https://upk.guilan.ac.ir/article_3636_886e4f4a3df9818974d7bc4317868486.pdf