ارزیابی و تحلیل تأثیر خیابان های معاصر ایجاد شده بر نظام ساختاری فضایی بافت های تاریخی در منطقه 3 شهر اصفهان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اصفهان، ایران

2 دانش آموخته دکتری شهرسازی، گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اصفهان، ایران

3 دانش آموخته کارشناسی ارشد طراحی شهری، گروه شهرسازی، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اصفهان، ایران

چکیده

بیان مسئله: در پروژه­های شهری داشتن رویکردی کل­نگر ضروری به نظر می­رسد. به این ترتیب که حدود و خط پروژه نمی­تواند دلیلی بر نادیده گرفتن کنش متقابل آن با حوزه فراگیر خود در ساختار شهری گردد. در طرح­های توسعه شهری، عدم توجه به ساختار قدیمی شهر با تحمیل شبکه خیابان­های جدید، آسیب­های جدی به یکپارچگی بافت­های شهری وارد می­سازد. در شهر اصفهان و به ویژه در منطقه تاریخی آن، پروژه­های احیای میدان عتیق (کهنه - امام علی)، ایجاد محورهای باغ گلدسته، شهید مقدم و نظام الملک به عنوان پروژه­های معاصر مصداق اینگونه مداخلات بوده­اند که بر این ساختار تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم داشته­اند.
هدف: در پژوهش حاضر، تحلیل بر شبکه شهری متمرکز شده و تلاش دارد دریابد پروژه­های توسعه جدید به ویژه توسعه­های مرتبط با شبکه­های آمد و شد، به چه ترتیب توانسته بر نظام ساختاری – فضایی محدوده­ی تاریخی شهر اصفهان تاثیر گذارند.
روش: در پژوهش کاربردی حاضر، داده­ها به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده و با به کارگیری ابزار چیدمان فضا تحلیل شده­اند. پس از تحلیل ساختار فضایی محدوده تاریخی شهر در مهمترین دوره­های تحولات کالبدی شامل دوره های سلجوقی، صفوی و پهلوی و معاصر، تاثیر احیای ساختاری میدان و سایر پروژه ها درلایه های کاربری و حمل و نقل نیز بررسی شده است.
یافته­ ها: یافته­های پژوهش نشان می­دهد که انسجام ساختار و سازمان فضایی شهر تنها در دوران سلجوقی و صفوی وجود داشته و بر خلاف دوران صفوی که ساختار جدید با احترام به بافت قدیم و در ارتباط با آن ایجاد گردید، شبکه خیابان­کشی­های جدید دوران پهلوی بدون توجه به زمینه به منزوی نمودن هرچه بیشتر بافت انجامیده و با فاصله گرفتن هم­پیوندی این محورهای جدید ایجاد شده از گذرهای درونی بافت ارتباط فضایی عناصر فضایی موجود در دوران پیشین را از بین برده است.

تازه های تحقیق

مداخلات شهری در دوره اخیر در نبود رویکردی زمینه­گرا و بدون شناخت زمینه های کالبدی موجود، منجر به گسست ساختاری فضایی بافت های تاریخی شده اند.

از بین رفتن انسجام بویژه در بافت­های قدیمی شهر اصفهان که اتصالاتشان در ارتباط با مقیاس و سلسله مراتب­ها درست عمل نمی­کنند موجب ناپایداری و گسستگی این بافت­ها از بافت­های پیرامونشان شده است.

احیای میدان عتیق (کهنه) نیز با وجود داشتن تاثیرات مثبت، نتواسته تعادل فضایی مناطق پیرامون را به آنها بازگرداند و این احیا با هدف برقراری یک ساختار منسجم و هم پیوند فاصله چشم گیری دارد. 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Evaluation and Analysis of the Impact of the Constructed Contemporary Streets on the Structural-Spatial System of the Historical Fabric in the District 3 of Isfahan

نویسندگان [English]

  • Mahmoud Ghalehnoee 1
  • Safura Mokhtarzadeh 2
  • Aylin Bahrami 3
1 Associate Professor in Urban Design, Department of Urbanism, Faculty of Architecture and Urbanism, Art University of Isfahan, Isfahan, Iran
2 Ph.D. in Urbanism, Department of Urbanism, Faculty of Architecture and Urbanism, Art University of Isfahan, Isfahan, Iran
3 MA in Urban Design, Department of Urbanism, Faculty of Architecture and Urbanism, Art University of Isfahan, Isfahan, Iran
چکیده [English]

Background: In urban projects, having a wholistic approach seems essential. So, the scope of the project cannot be a reason to ignore its interaction with its adjacent area in the urban structure. In the urban development plans, ignoring the old structure of the city by imposing the new street network leads to the serious damages to the integrity of the urban fabric. In Isfahan and especially in its historical area, projects to revitalize the Atiq Square (Kohne - Imām Ali), the creation of axes of Bagh-e-Goldaste, Martyr Moghaddam and Nizam al-Molk as the contemporary projects have been the referents of such interventions which had a direct or indirect impact on this structure.
Objectives: The present study was focused on the urban network and it tried to find out how the new development projects especially the ones related to the transportation networks, could affect the structural-spatial system of Isfahan historical districts.
Method: In this applied research, data were collected by the library and survey methods and they have been analyzed through the use of the space syntax method. After analyzing the spatial structure of the historical districts of the city in the most important periods of the physical transformation including Seljuk, Safavid, Pahlavi and the contemporary eras, the effect of the structural revival of the square and the other projects have been studied with a  focus on the land use and the transportation dimensions.
Result and Conclusion: Findings showed that the cohesion of the spatial structure and organization of the city existed only during the Seljuk and Safavid periods. In Safavid era, the new structure has been formed with respect to the old fabric, but the new street network in Pahlavi era has neglected the existing context. This new development has isolated some parts of the urban fabric. Also, it has eliminated the spatial connection of the previous periods’ spatial elements by deteriorating the integrity of the urban fabric/space through the new network imposed on the existent urban form.

کلیدواژه‌ها [English]

  • : Historical fabric
  • spatial structure
  • integration
  • space syntax
  • Isfahan
اسماعیل­زاده، بهزاد. (1392). بازطراحی خیابان شهری با تأکید بر بافت تاریخی(نمونه موردی: خیابان امام خمینی یزد، حدفاصل میدان امیرچخماق- خیابان مسجد جامع). پایانامه منتشر نشده کارشناسی ارشد شهرسازی. دانشگاه یزد، دانشکده هنر و معماری
الکساندر، کریستوفر. (2003). سرشت نظم - جلد اول : پدیده حیات. ترجمه رضا سیروس صبری. (1394). تهران: انتشارات پرهام نقش.
الکساندر، کریستوفر. (1965). شهر درخت نیست. ترجمه فرناز فرشاد و شمین گلرخ. (1393) . تهران: انتشارات آرمانشهر.
الکساندر، کریستوفر، هاجو نیس، آرتمیس آنینو، اینگرید کینگ. (1987). تئوری جدید طراحی شهری. ترجمه شرکت مهندسین مشاور طاش. تهران: نشر اندیشه.
بحرینی، حسین. (1383). تحلیل فضاهای شهری در رابطه با الگوهای رفتاری استفاده کنندگان. تهران: دانشگاه تهران.
بیکن، ادموند. (1974). طراحی شهرها. ترجمه ی فرزانه طاهری (1376). تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران.
پامیر، سای. (2004). مراکز شهری سرزنده: اصول طراحی شهری و بازآفرینی. ترجمه­ی مصطفی بهزادفر و امیر شکیبامنش. (1389). تهران: انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران.
توسلی، محمود؛ بنیادی، ناصر. (1386). طراحی فضاهای شهری : فضای شهری و جایگاه آن در زندگی و سیمای شهر. تهران: انشارات شهیدی.
تیبالدز، فرانسیس. (2012). ساختن شهرهای مردم پسند: ارتقاء محیط عمومی در شهرهای بزرگ و کوچک. ترجمه ی مروارید قاسمی اصفهانی. (1387). تهران: انشارات روزنه.
جمشیدی، محمود؛ مختارزاده، صفورا. (1390). کاربرد چیدمان فضا در تحلیل ساختار فضایی بافت های فرسوده. مجله جستارهای شهرسازی 35، 76-83.
حمیدی، ملیحه؛ سیروس صبری، رضا؛ حبیبی، محسن و سلیمی، جواد. (1376). استخوانبندی شهر تهران. تهران: سازمان مشاور فنی و مهندسی شهر تهران.
خدابنده­لو، حسن؛ سلطانی فرد، هادی و زنگنه، یعقوب. (1397). امکان سنجی قابلیت پیاده مداری شبکه معابر شهری بخش مرکزی شهر قم با استفاده از مدل ویکور و تئوری چیدمان فضا. مجله پژوهش­های جغرافیای برنامه­ریزی شهری. 6 (2)، 427-449.
شورچه، محمود. (1394). دیدگاه­های نو در سیستم های شهری. تهران: انشارات پرهام نقش.
عباس‌زادگان، مصطفی. (1381). روش چیدمان فضا در فرایند طراحی شهری. مجله مدیریت شهری. 134، 64-75.
کمیسیون معماری و محیط بریتانیا (2000). ارتقاء کیفیت محیط به کمک طراحی. ترجمه­ی سولماز حسینیون.(1387). اصفهان: انشارات همام.
مارشال، استفان. (2009). شهرها، طراحی و تکامل. ترجمه­ی سید حسین بحرینی و آمنه بختیار. (1395). تهران: انشارات دانشگاه تهران.
مختارزاده، صفورا؛ قلعه­نویی، محمود و خیرالدین، رضا .(1398). تدوین مدل ارزیابی انسجام فرم کالبدی شهرها در راستای پایداری شهری. پایانامه منتشر نشده دکتری شهرسازی. دانشگاه هنر اصفهان، دانشکده معماری و شهرسازی، گروه شهرسازی.
مشهدیزاده دهاقانی، ناصر. (1385). تحلیلی از ویژگی­های برنامه ریزی شهری در ایران. تهران: انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران.